خیلی وقت بود که اندام دختر همسایه گرفته بودم به یادش چقدر جلق زدم هییکلش منو یاد فیلم های هندی می انداخت مدت ها بود که فقط برای بوسیدنش خواب می دیدم فقط یک بوسه برام کافی بود وقتی بیرون می امد و من می دیدمش میدونست که خیلی می خوامش از توی نگاهش می فهمیدم باید به دام می انداختمش خیلی طول کشید تا به دام افتاد از خواهر دوستم کمک گرفتم پیغامها رفت و امد تا کاملاً خام شد چند تا ملاقات برای منظور اصلی ترتیب دادم اعتمادش کاملا جلب شد یک شب تمام خانواده اش را فریب داد امد یک شلور کشی چسبان پوشیده بود و تیشرت لیومی رنگ برق سینه های رسیده اش داشت دیوانم می کرد سعی کردم خود دار باشم ولی شهوت خیلی از من قوی تر بود لیلا هم می دونست برای چی امده پس برای چی باید صبر می کردم با لب هاش شروع کردم به بوسیدن کم کم شروع کردم به مکیدن لبهاش انقدر مکیدم که هر دومون از نفس افتادیم از رفتار لیلا فهمیدم وقت لخت شدن است اولش شرم به لیلا اجازه نمی داد ولی بعد خودش پیش قدم شد وقتی لباسش را در آورد تازه فهمیدم چه لعبتی را امشب مهمان کردم پس بهتر حداکثر استفاده را ببرم و خواب بی خواب با این هیکل سفید این ران ها و این سینه های کاملا سفت و سفید لیلا یک هنرپیشه سکسی می توانست باشد از همان اولش کیرم شق شده بود و لیلا متوجه شده بود یک درجه دیگر تا لخت شدن کامل مانده بود فقط باید وادارش می کردم شورتش را در بیاورد بردمش سمت اطاق خواب و هلش دادم روی تخت لیلا اصلا ناراحت نشد شاید خوشش هم آمد لیلا که فکر می کردم باید باکره باشد می ترسید راستش خودم هم می ترسیدم ولی فعلا حاکم شهوت بود و بس شورتش که سفید رنگ بود را با زور از پاش در آوردم قبل از اینکه اعتراضی بکند سرم را کردم لا پاش وزبانم را کردم تو کسش هنوز داشت اعتراض می کرد دائم می گفت نه دیگه بسه بسه ولی لحنش نشان میداد که دارد لذت میبرد کسش کمی موی نرم داشت داخلش کمی لجز بود با زبان حسابی داخلش را لیسیدم لیلا گیج شده و در اوج لذت بود از لیسدن کس خسته شدم لیلا گفت دیگه بسه بسه کار به جای باریک بکشه اونوقت باید منو بگیری بااین حرف دیگر جایی برای صبر کردن نبود معلوم شد لیلا تا آخرش را خوانده کیرم به زور کردم تو دهنش نمی خواست لیس بزنه بلد هم نبود ولی آهسته آهسته خوشش امد کیرم تا آخر کردم تو دهنش داشت خفه می شد که بیرون آوردمش.